کار خدا تمام نشده.» خدا زنده است و کار او تمام نشده! شاید زندگی شما مثل یک نقاشی ناتمام به نظر برسد، یا احساس کنید که چنین است—افتضاحی بزرگ با تکه‌هایی گمشده. خدا می‌خواهد بدانید که هرچند ممکن است قادر به دیدن کار او نباشید، اما او هنوز در حال کار است. او هنوز در حال انجام کاری خلاقانه و باشکوه در زندگی شما و کسانی است که دوست‌شان دارید. اینکه نمی‌توانید محصول نهایی را ببینید، به این معنی نیست که یک شاهکار نخواهد بود. فیلیپیان ۱‌:‌‏۶ اشاره به کار تمام‌نشدۀ خدا دارد و به ما می‌گوید اطمینان داشته باشیم او که کاری نیکو را آغاز کرد، آن را به کمال خواهد رساند. بنابراین، خاطرتان آسوده باشد: خدا در زندگی شما هنوز فعال است و سخت در کار. هیچ چیز و هیچ‌کس نمی‌تواند زندگی شما را از لطف خدا محروم سازد! حتی اگر احساس می‌کنید تصویر زندگی شما افتضاح است، خدا می‌تواند از آن برای برکت دادن به انسانهای دیگر استفاده کند. چیزهای بیشتری برای شما مدّ نظر است— لطف بیشتر، برکت بیشتر، و چیزهای خوب بیشتر! دربارۀ موضوع فکر کنید: چطور آگاهی از کار تمام‌نشدۀ خدا در زندگی‌تان، به شما امید می‌بخشد؟ «دعا کنید»: خدایا، شکرت می‌کنم که کار نیکویی را در من شروع کردی و وعده دادی که آن را به کمال می‌رسانی. لطف تو در زندگی من جاری است، و دعا می‌کنم کمکم کنی تا تشخیص بدهم چه وقت لطف تو از طریق زندگی من برای کمک به دیگران جاری می‌شود. این هفته به من فرصتی عطا کن تا کسی را در سفر زندگی‌اش تشویق کنم. در نام عیسی.


آماده کردن زمین

لوقا ۸‌:‌‏۴‏-۸ را بخوانید.

بذر خدا که در زمینی خوب کاشته می‌شود، تنها بذری است که ثمر می‌آورد. قلب «نیکو و صادق» چگونه قلبی است؟ صاحب این قلب چه نوع شنونده‌ای است؟ صاحب آن کسی است که به‌مجرّد شنیدن کلام خدا، آن را برای خود می‌پذیرد، به آن گوش می‌گیرد، توبه می‌کند، ایمان می‌آورد و اطاعت می‌کند. قلب «نیکو و صادق» قلبی است که بذر کلام در آن ریشه می‌دواند، رشد می‌کند و ثمری می‌آورد که موجد بلوغ است.

شما کلام خدا را چگونه دریافت می‌کنید؟

عیسی این مَثَل را به ما می‌گوید تا کمکمان کند خویشتن را بیازماییم و از خود بپرسیم که آیا گوشی شنوا داریم؟ آیا قلبی داریم که می‌تواند با توبه، ایمان و اطاعت به کلام خدا پاسخ دهد؟

وقتی به‌عنوان کسی که خود را مسیحی می‌داند نگاهی به گذشتۀ زندگی خود می‌اندازم، متوجه می‌شوم که طی ده سال اول ایمانم، علفهای هرز این دنیا بذر کلام خدا را در من خفه کرده بود. من امور این‌ جهان را دوست داشتم. «واقعاً زندگی کردن» برایم بیش از حد مهم بود. بذر کلام خدا بر زمین قلبم افتاده و شروع به رشد کرده بود، اما دل‌نگرانی و مشغلۀ دنیا بیش از خدا و پادشاهی او برایم اهمیت داشت. خدا را شکر که او مرا در آن وضع به حال خودم وانگذاشت و نجاتم داد. گویی با دستگاه شخم‌زنی به سراغ قلبم آمد. اما این کافی نبود. بنابراین، او قلبی تازه به من بخشید. بذری که او در قلب تازه‌ام کاشت، ریشه دواند و رشد کرد. از آن روز به بعد، این قلب تازه، نسبت به کلام خدا پاسخی متفاوت می‌دهد. قلب تازه‌ام، از شریعت خداوند شادمان می‌گردد.

مزمور ۱ را بخوانید.

اگر قلبتان از خداوند و کلام او شادمان می‌شود، او را بستایید و شکر کنید! از او به‌خاطر هدیۀ بزرگ و بی‌قیاسی که به شما بخشیده و آن را در شما پرورش‌ می‌دهد، تشکر کنید! اگر قلبتان از شریعت خداوند شادمان نمی‌شود، ناامید و تسلیم نشوید و میدان را خالی نکنید. این موضوع را نزد خداوند اعتراف کنید. هیچ‌کس قدرت این را ندارد که زمین قلب خود را نیکو بسازد. از خدا بخواهید شما را ببخشد و از هر ناپارسایی پاکتان سازد. «خداوندا، باشد که سخنان زندۀ تو در قلبهایمان نفوذ کند و حاصل پارسایی را به‌ تمام و کمال به‌ بار بیاورد!»

طی چند هفتۀ آینده، کلام خدا را برای خود بدانید و از او بخواهید کمکتان کند تا آن را با ایمان دریافت کنید و سپس، از طریق اطاعت به آن جان ببخشید. از او بخواهید کمکتان کند تا حاصل پارسایی را به‌ تمام و کمال بیاورید


لطف پدرانۀ خدا» لطف خدا همان‌قدر طبیعی در زندگی ما جاری می‌گردد که لطف پدر در زندگی فرزندانش. (او عالی‌ترین پدری است که می‌توان تصور کرد.) خدا دوست‌تان دارد. او شما را فرزند خود می‌داند، و این موضوع شما را وارثان برکات وی می‌سازد. ضرورتی ندارد که نیکویی خدا را برای کسانی که درکش نمی‌کنند، یا با آن مخالفند توجیه کنید. همیشه کسانی هستند که منتظرند از پیروزی شما انتقاد کنند، یا برکتی را که گرفته‌اید نادیده بگیرند، چون احساس می‌کنند شخص دیگری بیشتر سزاوار [دریافتش] آن بوده. در واقع، اگر احساس کرده‌اید آن شخص سزاوار دریافت برکت نیست (بیایید روراست باشیم، همۀ ما چنین احساسی داشته‌ایم . . .)، احتمالاً حق با شماست! اما در این موضوع حقیقتی نهفته است: آنچه بر دیگری نمی‌پسندیم، بر خود نیز نباید بپسندیم! اگر چشم دیدنِ لطف خدا را در زندگی دیگران نداریم نباید انتظار دیدن آن را در زندگی خود نیز داشته باشیم. وقتی درک می‌کنیم که لطف خدا بیانگر فیض اوست، می‌فهمیم که این لطف— دقیقاً همانند فیض— بستگی به شایستگی ما ندارد. دربارۀ این موضوع فکر کنید: در چه مواردی از زندگی شما لطفی شامل حالتان شده که یا غیرمنتظره بوده یا سزاوارش نبودید؟ «دعا کنید»: خدایا، شکرت می‌کنم که پدرم هستی. صرفنظر از اینکه پدر جسمانی‌ام چگونه پدری است، تو پدری سخاوتمند هستی و لطفی مداوم برای آینده‌ام در نظر داری. امروز به من بیاموز تا لطف خانوادگی‌ای را که به‌عنوان فرزندت شامل حالم کرده‌ای، بپذیرم. در نام عیسی. آمین


سلامتی مسیح خداوند برهمه شما

دراین ساعات زیبا همه مسیحیان جهان 

در سرتاسر جهان گیتی یک دل و یک صدا کریسمس رو به یکدیگر تبریک می گویند و به هم هدیه میدهند 

لبخندها .تبریکها اغوشهای برادرانه ومحبتهای خواهرانه لباسهای نو و عطرهای خوشبو فضای کلیساها را پر کرده و در آخر کادوهای کریسمس در دستان بچه های مسیحی .چه زیبا 

کریسمس مبارک !!!

و در آخر کریسمس چیست ؟؟؟

 

کریسمس یعنی تولد منجی ما عیسی مسیح شاه شاهان رب الارباب وخداوندمان ولی این تولد کجا اتفاق افتاد ؟؟؟؟

 

در انجیل لوقا باب 2 کلام خداوند میفرماید محل تولد عیسی مسیح در آخور بود!!! آخور بله .آخور چیست ؟

 

آخور در طویله است مکان نگهداری حیوانات بله جای که بوی حیوان میدهد مثل گوسپند و انواع حیوانات !!محل تولد مسیح خداوند 

 

نه بد نیست بله کلمه متجسم خدا در طویله متولد شد همه گویند چرا خداوند 

در طویله تولد یافت چرا در مکانی این چنین بی ارزش مکانی با بوی بد 

 

کمی فکر کنید مسیح هر روز کجا ما را ملاقات میکند ؟؟

در قلبمان در ژرفای قلبمان 

قبل از ایمان چه چیزهای در قلبهایمان داشتیم  ؟؟؟؟؟فکر کنید دروغ تهمت دوروی کتمان خشم حسادت کینه توزی 

و اعمال نفسانی آیا مسیح در میان این همه گناه متعفن در قلب ما تولد نیافت و ما در مسیح تبدیل نشدیم و او این همه گناه را برخود نگرفت و کفاره گناهان ما و من و تو نشد آری  او برای همه ما بروی صلیب جان داد امروز هر کسی که قلبش را تقدیم عیسی میکند مسیح در قلب گناه آلود او متولد میشود .

و قلبی جدید در او بنا میکند .

 

ع


 

عميقترين نياز ما در كريسمس 

و او خواهد ايستاد و در قوت يهوه و در كبريايي اسم يهوه، خداي خويش، گلّة خود را خواهد چرانيد و ايشان 

به آرامي ساكن خواهند شد، زيرا كه او الان تا اقصاي زمين بزرگ خواهد شد. 

و او سلامتي خواهد بود. 

5-4:5 ميكاه 

«او الان تا اقصاي زمين بزرگ خواهد شد.» اين است نبوت ميكاه. هيچ دشمن و نيروي مخالفي در هيچ نقطهاي  

از جهان وجود نخواهد داشت كه مغلوب نگردد. خطر وجود هيچ دشمن و قدرت بيگانهاي امنيت ما را تهديد  

نخواهد كرد. هر زانويي در مقابلش خم خواهد شد و هر زباني اقرار خواهد كرد كه او خداوند است. كل جهان  

از جلالش پر خواهد گشت. 

و او صلح و سلامتي ما خواهد بود. در بافت آية مورد نظر، اين صلح و سلامتي شامل صلح و آرامشي است كه  

سرانجام به لحاظ سياسي بر جهان حكمفرما خواهد شد. ميكاه در آية 4:3 در اين مورد نبوت مينمايد: 

و او در ميان قومهاي بسيار داوري خواهد نمود و امتهاي عظيم را از جاي دور تنبيه خواهد كرد 

و ايشان شمشيرهاي خود را براي گاوآهن و نيزههاي خويش را براي اره ها خواهند شكست و امتي 

بر امتي شمشير نخواهد كشيد و بار ديگر جنگ را نخواهند آموخت. 

آن روز فرا خواهد رسيد كه آن فرمانفرما – شاه شاهان و سرور سروران – بازخواهد گشت و به اين نبوتها  

واقعيت خواهد بخشيد. سرانجام، كلام اين سرود زيبايي كريسمس رنگ واقعيت به خود ميگيرد: 

به حقيقت و به فيضش كند سلطنت جهان را 

تا جلالِ عدالتش

تا محبت  شگرفش 

همة امتها و قومها نگرند و شاهد باشند 

اما صلح و آرامش ژرفتري هم وجود دارد – صلح و آرامشي كه بايد پيش از برقراري صلح و آرامش در  

جهان رخ نماياند. بايد ميان ما و خدا صلح شود. بيايماني ما بايد برطرف گردد و غضب خدا بايد فروكش  

نمايد. اين ژرفترين صلح و آرامش ما است – اين عميقترين نياز ما در كريسمس است. 

ميكاه ميدانست كه اين صلح در راه بود. او شخصاً طعم اين صلح و آرامش را چشيده بود (ميكاه 7:8-9 .(او  

در پايان كتابش، در ميكاه 7:18-19 ،اين حقيقت را به زيبايي توصيف ميكند: 

كيست خدايي مثل تو كه عصيان را ميآمرزد و از تقصير بقية ميراث خويش درميگذرد. او خشم 

خود را تا به ابد نگاه نميدارد، زيرا رحمت را دوست ميدارد. او باز رجوع كرده، بر ما رحمت 

خواهد نمود و عصيان ما را پايمال خواهد كرد و تو جميع گناهان ايشان را به عمقهاي دريا 

خواهي انداخت. 

اين كار عظيمي است كه مسيح موعود بايد در آينده به انجام رساند. آري، اگر قرار است صلح و آرامش بر 

جهان برقرار باشد، بايد دشمنان در گوشه و كنار اين كرة خاكي مغلوب شوند. اما آن دشمنان عظيم، به نام گناه  

و داوري، بزرگترين و دشمنترين دشمنان هستند. پيغام انجيل در كريسمس از اين قرار است: مسيح دشمنانش  

را زير پاي صليب لگدمال نموده است. پس هر كسي كه اعتمادش را بر مسيح قرار دهد گناهانش به عمقهاي  

دريا افكنده خواهند شد. 

بنابراين، هيچ جلالي از آنِ ما نيست، بلكه «خدا را در اعلا عليين جلال و بر زمين سلامتي و در ميان مردم 

رضامندي باد.» 

 

منبع : محفل انجیل 

 


"انسان گمشده نیازمند عیسی مسیح است"

 

کتاب مقدس خیلی واضح بیان میکند که "عیسی مسیح "تنها "راه نجات"است.

عیسی مسیح فرمود:(من راه و راستی و حیات هستم.هیچ کس نزد پدر جز به وسیله من نیاید.

 

یوحنا 6:14

 

روزی مردی به طور اتفاقی در چاهی افتاد و کمک طلبید.

نفر اول آمد و به او گفت باید بیشتر مراقب می بود.

نفر دوم آمد و او را سرزنش کرد به خاطر حواس پرتی.

 نفر سوم آمد و تنها گفت متاسفم!!!

آن مرد نیاز به پند و اندرز نداشت و هم چنین به تاکید و تکذیب!

سپس مرد چهارمی آمد و او را توسط طنابی بیرون کشید،در واقع شخص چهارم نجات دهنده آن مرد بود.

مسیح آمد تا مردم را از چاه گناه بیرون کشد و نجات دهد و به آنها راه حیات را نشان دهد.

مردم گمشده اند و در چاه گناه سقوط کرده اند و نیاز به این نوع نجات دارند.

عیسی به این جهان فرستاده شد نه برای داوری آن بلکه برای نجات آن.

 

آمین هللویا

 

 


بـه  کــی اعتــماد کــنم ؟ 

محبت واقعی همه را باور می‌نماید و هر چیز را تحمل میکند . اول  قرنتیان 13 : 7  

( ترجمه تفسیری میگوید کسیکه محبت دارد به همه اعتماد  میکند)

ممکن است بعضی معنی ظاهری و بدون تحقیق این آیه را اینطورعنوان کنند: کسیکه ادعا  میکند محبت دارد باید به همه افراد درهرشرایطی اعتماد  کند و اگر به همه اعتماد  نکند محبت خدا را ندارد !!!!

.

آیا واقعا معنی این آیه همین است ؟ به این آیه دقت کنید: عیسی به کسانیکه  در روز عید فصح در  اورشلیم به او ایمان آوردند اعتماد  نکرد.   یوحنا  2 :  24  

.

.

پس چـرا مسیح  که اسطوره  محبت است به بسیاری که به او ایمان آوردند اعتماد نکرد؟  حالا به آیه قبل ازآن نگاه کنید. یوحنا 2 : 23 میگوید : ساکنین اورشلیم چون معجزاتی که از مسیح صادر میگشت را دیدند به اسم او ایمان آوردند . 

.

.

به آنها  اعتماد  نکرد چون آنها نه به هویت مسیح  بعنوان نجاتدهنده و خداوند بلکه به اسم یک معجزه گر که اعمال  شگفت انگیز و متفاوتی انجام میدهد ایمان آورده بودند . 

.

.

در اعتماد کردن خیلی مواظب افراد  دمــدمی مـزاج باشید 

اینگونه افراد دائما بدنبال چیزهای مهیج  و روابط هیجان انگیز و چهره های متفاوت و دوستی های متنوع هستند و همه چیز خیلی زود دلشان را میزند بعبارتی با قانون" نو که اومد به بازار کهنه میشه دل آزار" زندگی میکنند و به هیچ کسی هم رحم نمیکنند. 

.

.

اینگونه افراد  قبل از ازدواج لیست نامحدودی از دوست دخترها و یا دوست پسرهایی که زیر پا له شان کرده و به دنبال دیگری رفتند اند دارند و مانند کارگردانان سینما و طراحان دنیای مـد و صاحبان کاباره ها دائما بدنبال چهره و مـدل جدیدتری میگردند .  

.

.

اینگونه افراد  بعد از ازدواج دائما  بدنبال تیپ و چهره متفاوت و قـد وهیکل و آرایش و نوع امکانات و سطح زندگی متفاوت و چمن سبز ترو مرغ همسایه ای که همیشه غازاست هستند . و خیلی زود از همه چیز خسته  میشوند و دلشان را میزند .

.

 . 

بیاد داشته باشید همه کسانیکه در روز عید فصح به مسیح معجزه گرایمان آوردند درست یکهفته بعد با دهـن کـف کرده و مشت  گره کرده عـربـده  کشیدند که مسیح را مصلوبش کنید . مسیح را مصلوبش کنید . 

 .   

.

اینگونه افراد نامطمئن ترین و بی وفا ترین و خطرناک ترین افرادی هستند که میتوانند بعنوان دوست و شریک زندگی و همکار و یا حتی طرفدار و هوادار شما در کنارتان باشند.

.

همه را محبت کنید چنانکه مسیح جانش را برای همه داد ولی تنها به کسانی اعتماد  کنید که امتحان وفاداری شان را با موفقیت پس داده اند . لطفا با طناب افـراد  نامطمئن  و دمـدمی مزاج  نـه  بـه  تــه چاه  بروید  و  نـه  بـه  قلــه  کوه . 


خداوند را جُستم،

و مرا اجابت کرد؛

او مرا از همۀ ترسهایم رهانید!

 

مزامیر ۳۴ : ۴

 

                         

 

-  اگر در ترسها هستی؛

 

مثل ترس از آینده ،

ترس از بی پولی ،

ترس از تنها ماندن ،

ترس از شکست روابط ،

ترس از ازدواج ،

ترس از بیماری،

ترس از شکست در کار،

و ترس از هر چیز دیگری که نمیتوانی از آن بیرون بیای؛

قوی باش؛ دلیر باش و خداوند را بخوان،

از تمامی ترسهایی که داری یک روزنه پیدا کن برای صدا زدن خدا و مطمئن باش آن روزنه خیلی قویتر از ترسهایی هست که احاطه ات کرده اند!

مطمئن باش خدا اجابتت میکند،

در نام عیسی قدرت عجیبی وجود دارد،

امتحان کن!

 

" ترس مثل یک دانه بسیار ریز ایست که خود را

اژدها نشان میدهد "

باورش مکن. 

این دانه بسیار ریز اگر که سر راه آدم قرار میگیرد له میشود!!!

 

خیلی از ترسها آمده اند تا قدرت خدا را نشان بدهند و له شوند.آمین


خدا افرادی را دوست دارد که بر زانوان خود می افتند، در هیچ شرایطی تسلیم نمی شوند، ناامید نمی شوند بلکه در دعا استقامت دارند و تمام امید و فکر و قلب و اندیشه را بر خدا متمرکز می کنند، صبر می کنند و همه چیز را به خدای که جلال او همه  جا را پر ساخته می سپارند،  ما باید به وعده های خدا ایمان داشته باشیم، با صبر ،شکرگزاری و اعتماد برای خدا منتظر شویم، اجازه دهیم خدا نقشه هایش را اجرا کند، او که خدای عظیم و قادر مطلق است در مسیح خداوند همه چیز را برای ما انجام میدهد. 
 فیلیپیان ۴ : ۱۹
امين ????????????
برای هیچ چیز نگران نباشید، بلکه با شکرگزاری نگرانی خود را بخدا بگویید . فیلیپیان ۴؛۶
امين ????????????


خداوند تو را در روز تنگی مستجاب فرما‌ید؛ نامِ خدای یعقوب تو را محافظت کند! 

 

از قُدس برای تو کمک بفرستد، و از صَهیون تو را حمایت نماید. 

 

هدایای تو را جملگی به یاد آورد و قربانیهای تمام‌سوز تو را قبول فرماید. 

 

سِلاه آرزوی دلت را به تو عطا کند و همۀ نقشه‌هایت را جامۀ عمل بپوشاند. 

 

به سبب نجات تو بانگ شادی برآوریم و عَلَم‌های خود را در نام خدایمان برافرازیم. 

 

خداوند همۀ مسئلتهای تو را به انجام رساند! اکنون دانستم که خداوند مسیح خود را نجات می‌بخشد؛ او از آسمانِ مقدسش وی را اجابت می‌فرماید، به نیروی نجاتبخش دست راست خویش. 

 

اینان ارابه‌ها و آنان اسبها را، اما ما نام یهوه خدای خود را ذکر خواهیم کرد. 

 

آنها خم شده، خواهند افتاد، اما ما بر‌خاسته، خواهیم ایستاد. خداوندا، پادشاه را نجات ده! در روزی که بخوانیم، ما را اجابت فرما!”

  

مزمور    ۲۰ 

 


نه تنها این، بلکه در سختیها نیز فخر می‌کنیم، زیرا می‌دانیم که سختیها بردباری به بار می‌آورد و بردباری، شخصیت را می‌سازد، و شخصیت سبب امید می‌گردد؛ و این امید به سرافکندگی ما نمی‌انجامد، زیرا محبت خدا توسط روح‌القدس که به ما بخشیده شد، در دلهای ما ریخته شده است.

 

رومیان 5 : 3  -  5 

 


????????وقتی خواهان تغییر فوری هستیم، بسیار سخت 

 

است که با بردباری منتظر خدا شویم. اما خدا 

 

به ما وعده داده که اگر تابع برنامه زمانی او 

 

باشیم، ما را سرافراز خواهد کرد.پطرس 

 

رسول فرمود: (( اگر خود را زیر دست نیرومند 

 

خدا فروتن سازید، او در زمان مناسب شما را 

 

سرافراز خواهد کرد.)) اول پطرس ۶:۵ . 

 

صبور باشید؛با بردباری کاری را که خدا 

 

به شما سپرده، انجام دهید؛ و به خدا اجازه 

 

دهید که او زمانی را که بهترین موقع برای 

 

تغییر وضعیت شما است، بر گزیند.

????◻️????◻️????◻️????◻️????◻️

 


مقام و منزلت زن ازدیدگاه مسیحیت

 

زن و خلقت او

 

زن و خلقت او یکی از جمله موضوعاتی است که در بسیاری از محافل و مجامع از آن صحبت می گردد. متاسفانه در بسیاری از این جوامع ن در خلقت پستر از مردان خلق شده و بهمین دلیل پاسخگو بسیاری از مسئولیت ها نمی باشند. اما این موضوع در دیدگاه مسیحی کاملا متفاوت می باشد. چرا که خدای زنده در کتاب مقدس اعلام می دارد که زن بصورت خدا آفریده شده است

 

زن بصورت خدا افریده شده است

 

کتاب مقدس در فصل اول کتاب پیدایش آیات 27 و 28 چنین می گوید: پس خدا آدم را بصورت خود آفرید. ایشان را مذکر و مونث آفرید و خدا ایشان را برکت داد و گفت باور و کثیر شوید و بر تمامی خلقت آنچه بر زمین و دریا و آسمان است حکومت کنید. در این آیات پر واضح است که زن و مرد در کاملیت آفریده شدند، شبیه خدا

 

کلام خدا انسان را چنین به تصویر می کشد: شبیه خدا و حاکم بر موجودات. پس انسان موجودی است اجتماعی که برای مشارکت خلق شده و لازم بود که این انسان مذکر و مونث خلق شود برای مشارکت با یکدیگر و با خالق خود. یکی از موضوعاتی که شاید سبب شده این تفکر غلط که ن را کمتر از مردان می باشند احتمالا از این موضوع نشات گرفته که آفریدگار انسان ابتدا آدم یا جنس مذکر را آفرید و سپس زن یعنی حوا را. آقای هنری متیو از مفسرین الهیات از دانشگاه نیو جرسی امریکا در این رابطه می گوید. خدا این استخوان را از پهلوی آدم گرفت، نزدیک بازوی او و نزدیک قلب او. نزدیک بازوی او تا که مرد از او محافظت کند و نزدیک قلب او که به او عشق بورزد و او را دوست بدارد. این لستخوان از سر مرد گرفته نشد تا زن به او فرمانروایی کند و نه از پای که مبادا او را پایمال کند

 

زن بعنوان یار و یاور، نه فرمانروا و نه زیر دست

 

به عبارت دیگر هدف خدا این بود که یار و یاوری برای انسان قرار دهد و نه فردی برای حکم فرمایی و یا تنها خدمت کردن. اگر چه خدا در ابتدا ادم را آفرید و سپس زن را ولی این موضوع به هیچ وجه معرف زن بعنوان خلقت دست دوم نمی باشد. بلکه هر دو را به شباهت خود آفرید و به هر دو ایشان یک ماموریت را داد. زیبایی خلقت در این بود که هر مرد و زن هر دو از یک جنس آفریده شدند تا یکدیگر را درک کنند. با هم مشارکت داشته باشند و با یکدیگر ماموریت خدا را انجام دهند. همانطور که پولس نماینده عیسی مسیح اینطور می گوید که زن از مرد جدا نیست و مرد هم جدا از زن نیست در خداوند. زیرا که چنانکه زن از مرد است همچنین مرد نیز بوسیله زن، لیکن همه چیز از خداست


 

امروزه در مسیحیت و در دنیای پیرامونمان نمونه های بسیار فراوانی می بینیم از ن موفقی که حتی بر روی سرنوشت و ت های کلی جهان نیز اثرگذار هستند. وقتی با دیدی دقیقتر نگاه میکنیم، می بینیم که تقریبا تمامی این ن، نی مسیحی و از کشورهای مسیحی هستند. چرا تمامی ن قدرتمند، تاثیرگذار، و تمداران زن همگی نی مسیحی و از کشورهایی مسیحی هستند؟ برای یافتن پاسخ این سوال نگاهی می اندازیم به برخی آیات کتاب مقدس در مورد ن و مردان و نقشهایی که ن کتاب مقدس دارند را مرور می کنیم.

در تمام داستانهای عهدعتیق نی را می بینیم که در سمت های رهبری و تعیین کننده سرنوشت قوم خدا با مردان مساوی پیش می روند. از اسامی نی یاد می شود که در جایگاه رهبری و هدایت کنندگی قوم و سرزمینشان قرار داشته اند. از نی یاد می شود  که پا به پای همسرهایشان بوده اند. در کتاب مقدس حتی از نی یاد می شود که نبوت کرده اند. و نبوت و رهبری را تنها مختص مردان ندانسته است.

در عهد عتیق  عنوان می شود که: «خوب نیست آدم تنها باشد، پس برایش معاونی موافق وی بسازم.» (کتاب پیدایش 2 : 18)  «آدم» احتیاج به معاونی داشت زیرا بدون او نمی توانست کاری پیش ببرد. در اینجا از زن با عنوان معاون مرد یاد می شود، نه وسیله ای برای تامین لذتها و نیازهای جنسی مرد و تمکین کردن از مرد، و نه کشتزاری که تنها برای ازدیاد نسل باید در هر جا و هر مکانی که مرد خواست بر آن و در آن شود.

در کتاب مقدس زن را حتی تا به جایگاه تاج سر مرد نیز رسانده است. (امثال 12: 4) «زن شایسته تاج سر شوهر است.» در افسسیان باب 5 شوهر را «سر» و زن را «بدن» می نامد. در افسسیان می گوید شوهر سرِ زن است. و زن بدنِ شوهر است. بدین ترتیب آنکه زن خویش را محبت می کند بدن خویش را محبت کرده. زن و مرد اعضای یک بدن نامیده شدند. «از این رو مرد، پدر و مادر خود را ترک گفته، به زن خویش خواهد پیوست، و آن دو یک تن خواهند شد.» (افسسیان 5: 31)

قوانین خشن و غیر انسانی که در مورد زنها، همانند سنگسار کردن، جاری می شود در مسیحیت و در انجیل منسوخ و رد شده است. و کسی به صرف جنسیت و زن بودن چندین برابر جنس دیگر، یعنی مرد، مجازات نمی شود. عیسی حکم زن بدکاره، که طبق شریعت یهود باید سنگسار و کشته می شد،  را رد کرد (یوحنا8: 3-11) و با بخشش، از این زن بدکاره یک انسان قهرمان و ایمانداری قوی و محکم ساخت که نامش قرنهاست زنده مانده است.

در کتاب مقدس بارها و بارها آشکارا و غیر آشکارا به برابری زن و مرد اشاره شده است. «دیگر نه یهودی معنایی دارد و نه یونانی، نه غلام نه آزاد، نه مرد و نه زن ، بلکه همگی شما در عیسی مسیح یکی هستید.» (غلاطیان3: 28) در اینجا به وضوح و با صراحت، یکی بودن و برابری زن و مرد عنوان شده است. به زن نه از موضع و جایگاه بالاتر نگاه شده و نه از موضع و جایگاه پایین تر.

بر خلاف اسلام، مرد در مسیحیت اجازه داشتن چند همسر را ندارد و چند همسری مجاز نیست. در تمام آموزه های مسیح هیچ برتری از مرد بر زن به چشم نمی خورد.

در مسیحیت به مردان اجازه «ضربهن» داده نشده است. در کتاب مقدس زن جنس دوم نیست تا نتوانند با دستمایه قرار دادن آیات آن زن را بنده و مایملک مرد حساب کنند، ن را خانه نشین کنند یا وادار به تمکین کنند. همانند برده ای در بند مرد قرار دهند تا اگر مرد نخواست و اجازه نداد، زن حتی نتواند اجازه تصمیم گیری برای رفتن به سفر خارج از کشور را داشته باشد. و حتی نی موفق و افتخار آفرین همچون نیلوفر اردلان و یا زهرا نعمتی نیز قربانی این قانون ظالمانه و تبعیض آمیز شوند.

نی که در کنار عیسی بودند  اعتبار از دست رفته خود را بدست آوردند تا آنجا که گروهی از این ن در سفرهایی که عیسی با شاگردانش داشت، او را همراهی می کردند.( متی27: 55 ؛ مرقس15: 41) حتی زمانی که عیسی را بر صلیب کشیدند، این ن همراهش بودند که تا آخرین لحظه او را ترک نکردند، حتی زمانیکه شاگردانش تمامی متفرق شدند و برخی نیز او را انکار کردند.

مریم مجدلیه نام زنیست که در انجیل لوقا ۸:۲ به آن اشاره شده است. «چندی بعد عیسی سفری به شهرها و دهات ایالت جلیل کرد تا همه جا مژدهٔ ملکوت خدا را اعلام کند. آن دوازده شاگرد و چند زن که از روح پلید یا از امراض شفا یافته بودند نیز او را همراهی می‌کردند. مریم مجدلیه که عیسی هفت روح پلید را از وجود او بیرون کرده بود. یونا، همسر خوزا (رییس دربار هیرودیس)، و سوسن از جمله این ن بودند. ایشان و بسیاری از ن دیگر از دارایی شخصی خود، عیسی و شاگردانش را خدمت می‌کردند.»

ن تا لحظه آخر در کنارش ماندند چرا که او به آنها عزت و اعتبار داده بود. آنها عزت و احترامی را که هرگز در گذشته تجربه نکرده بودند در کنار عیسی یافتند. زنی که لایق سنگسار شناخته شده بود، در زیر سایه عیسی امان و احترام پیدا کرد. آنجا که عیسی به یهودیان گفت اولین سنگ را آن کسی بزند که خودش تا کنون هیچ گناهی نکرده باشد و پاک و بی گناه است.

در مسیحیت به کسی فرمان «امر به معروف و نهی از منکر» داده نشده است تا با دستمایه قرار دادن این فرمان حقوق اولیه و ابتدایی ن و دختران را سلب کنند و یا دست به اعمال خشونت علیه آنها بزنند. چه بسیار جنایتها که با عنوان امر به معروف و نهی از منکر صورت نگرفت. و چه بسیار ن و دخترانی که با عنوان «امر به معروف و نهی از منکر» قربانی حملات تروریستیِ مذهبی خیابانی مانند اسیدپاشی های اصفهان و مشهد نشدند. اسلامگرایان افراطی با استفاده از این آیات و روایات، قانون تحمیلی و تبعیض آمیز حجاب اجباری را تصویب و اجرا کردند.

بنا به گفته انجیل کسانیکه خبر قیام مسیح را به دیگران رساندند ن بودند. ( مرقس16: 7-8)  ن حتی در واقعه روز پنطیکاست نیز حضور داشتند (اعمال رسولان5: 14) و بعد از واقعه پنطیکاست  و در کلیسای اولیه نیز حضوری همیشگی داشته و تلاشهایی پیاپی در زمینه میسیونری داشتند (رومیان16: 6). امروزه نیز ن مسیحی در کلیساها خدمت می کنند و در مقام مسیونر به تلاش مشغولند. در کلیساهای مسیحی، ن حتی به مقام شبانی نیز رسیده اند و بالاترین مقام یک کلیسا، یعنی شبانی آن کلیسا، را در برخی از کلیساها به ن سپرده اند. ن سرشناس و موفقی همچون جویس مایر نمونه بارز آن هستند. در میان ایرانیان مسیحی نیز می توان از ن موفقی همچون ماگدا منتظمی نام برد.

در اول قرنتیان ۱۲: ۱۱، پولس رسول می گوید که عطایای روح‌القدس به همه داده می‌شود و نه فقط به مردان. هم ن می توانند از عطایا بهره مند شوند و هم مردان.  و در اول قرنتیان ۱۱: ۵، نیز پولس در مورد نی سخن می‌گوید که در جلسات کلیسایی قرنتس نبوت می‌کردند.

در هیچ کدام از موارد بالا نامی از برتر بودن مرد و یا حقوق و مزایای بیشتر مردان از ن سخنی به میان نیامده است. و در همه جا از کلمه «همه» که هم شامل مردان و هم شامل ن می شود استفاده شده است.

در رومیان ۱۶: ۳، ۶، ۱۲ و فیلیپیان ۴: ۲-۳، پولس به همکاران دیگری اشاره می‌کند که زن هستند. نام پرسکلا و شوهرش اکیلا همیشه در کنار یکدیگر ذکر می‌شود.

دبوره در کتاب داوران، نمونه‌ای از یک زن نبی است که طبق ارادۀ خدا یهودیان را رهبری کرد (داوران ۴: ۴). در کتاب مقدس نامهای فراوانی از ن می بینیم، نی همچون حوا، سارا، روت، حنا، مریم، زن سامری، مارتا و مریم، مریم مجدلیه، لیدیای ارغوان ، و … (لیدیا زنی بود که اولین پایه های مسیحیت در قاره اروپا را در جلسات کلیسایی که در خانه اش برگزار می شد بنا کرد.)

در مسیحیت و در کتاب مقدس، زن خوب و بهشتی به زنی گفته نشده است که در خانه بنشیند و از خانه خارج نشود و صرفا مطیع و فرمانبردار مرد باشد، تمکین کند و نیازهای مرد را در هر کجا و هر شرایطی برآورده کند.


وقتی میبینی زحماتت برباد رفته یا میبینی کارهات  نتیجه  نـداده و یا احـساس میکنی شکست خوردی و فرصت هات به آخــر رسیده سریع ناامید نشو کمی صبرکن و برای  شرایط بهتر  شکرگزاری کن . 

.

در فکر چطور تحمل  کردن شرایط  نباش .طرح خدا تحمل شرایط بـد نیست بلکه تبدیل شرایط  بد است. شکرگزاری کن و باز هم شکرگزاری کن و تسلیم شرایط نشو. 

مطمئن باش تا زمانیکه  کامل نشدی خـدا کارش با تو تمام نشده و از ما  ناامید نمیشود. مانند پدر و مادری که با افتادن کودکشان از راه افتادنش ناامید نمیشونـد .  خـدای مـا خالق  فرصت هاست  او همیشه خـدای بار دیگر است . شکرگزاری کن و ناامید نشو 

.

او در " کتاب ارمیا فصل 31 " به قومی که کاملا شکست خورده و درشرایط اسارت و تبعید و محو شدن هویتشان بودند " هشت مرتبه " میگوید من خدای بار دیگر هستم وآنها را " بار دیگر "به صحنه زندگی برگردانید. در آن شرایط سخت به آنها گفت:

.

آیه 4 -  بار دیگر ترا بنا خواهم کرد 

آیه 4 -  بار دیگر با سرودها خواهی رقصید 

آیه 5 -  بار دیگر درختان انگورت را خواهی کاشت

آیه 12 - بار دیگر غمگین نخواهی شد 

آیه 23 - بار دیگر مردم را برکت خواهی داد 

آیه 29 - بار دیگر از زخم زبان ها پیروزمند بیرون خواهی آمد 

آیه 34 - بار دیگر مردم خدا را بوسیله خدمتت خواهند شناخت 

آیه 40 - بار دیگر شرایط زندگی ات برای خداوند مقدس خواهد بود 

.

آن خدا امروز بر درب قلبت ایستاده و میگویـد اگر باز کنی داخل خواهم شد و بار دیگر ترا بلند  خواهم کرد و با هم مصاحبت و همکاری خواهیم داشت .

 


جای خود را پیدا کنیم

 من عضو بدن مسیح هستم

 

امثال 8:27 چنین می گوید:

” مردی که از خانه اش آواره شود پرنده ای را ماند که از لانه اش آواره شده باشد."

 

آیا تا به حال پرنده ای را دیده اید که از لانه اش بیرون آمده باشد و نتواند به آن باز گردد؟ 

هیچ چیزی مانند این تشبیه تاسف بار نیست. این تشبیه به خوبی توضیح می دهد که معنای در جای خود نبودن شما چیست. 

افراد بسیاری را مشاوره داده ام؛ افرادی که به آنها تنها چیزی که گفته ام این بوده است : ” یکی از مشکلات تو این است که تو در مکان جغرافیایی صحیحی نیستی.” تو قرار نیست اینجا باشی. 

هرگز نمی توانی به طور کامل ثمر بخش باشی تا اینکه در جای خودت قرار بگیری. 

اما جای شما مشخصاً به معنای مکان جغرافیائی تان نیست بلکه جایگاهتان در خداوند است، جای شما در بدن مسیح.

کتاب مقدس چنین می گوید که هر یک از ما باید عضوی از اعضای بدن مسیح باشیم و به عنوان عضو بدن او هر کدام از ما باید در جای صحیحی که متعلق به آن عضو است قرار بگیریم. اگر دست ها به ران ها و پاها به بازوان چسبیده باشد احمقانه خواهد بود. شما باید بفهمید چه عضوی هستید تا بتوانید در جایی که صحیح و مناسب شما است قرار بگیرید.

 خدا ما را نجات داده و به زندگی مقدس فرا خوانده است نه به سبب اعمال ما بلکه به خاطر رحمت و فیض خود. فیضی که در مسیح عیسی از ایام عزل به ما عطا شده بود.

” پس از شهادت بر خداوند ما عار مدار و نه از من که به خاطر او در بندم بلکه تو نیز با اتکا به نیروی الهی در رنج کشیدن برای انجیل سهیم باش . خدا ما را نجات داده و به زندگی مقدس فرا خوانده است. این نه به سبب اعمال ما بلکه به خاطر قصد و فیض خود اوست . فیضی که در مسییح عیسی از ایام ازل به ما عطا شده بود . ” ( دوم تیموتائوس 1 : 8 ، 9)

این قسمت از کتاب مقدس قسمتی بسیار عالی است و ما تقریبا از درک عمق کامل آن ناتوانیم.

کلام خداوند می گوید : ” خداوند ما را نجات داده ”؛ اما این فرایند در همین جا متوقف نمی شود.هیچ نقطه و یا ویرگولی بعد از آن وجود ندارد او سریعاً ادامه می دهد ” ما را فرا خواند . نجات یافتن یعنی فرا خوانده شدن. کسی وجود ندارد که نجات یافته باشد اما فرا خوانده نشده باشد. 

مسیحیان بسیاری وجود دارند که نجات را دارند اما از خواندگی خود اطلاعی ندارند. این بدان معنی نیست که آنها فرا خوانده نشده اند. 

وقتی خداوند شما را نجات می دهد در همان زمان شما را نیز فرا می خواند. تا زمانی که در خواندگی خود قرار نگیریم و آن خواندگی در زندگی تان محقق نشود شما دائماً نا امید خواهید بود و از وضعیت خود راضی نخواهید بود.

 

عیسی جان از تو متشکرم که مرا به عنوان عضوی از بدن خود خوانده ای. اعلام می کنم که من جای خود و خواندگی خود را در تو یافته ام. من عضو بدن مسیح هستم . 

آمین

 


راه شناخت رشد

 

۱ قرنتیان ۱۳: ۱۱ – ۱۳

۱۱ می توانم این مثال را بیـاورم که به هنگام کودکی ، مانند یک کودک سخن می گفتم و مانند یک کودک فکر و استدلال می کردم . اما چون بزرگ شدم ، فکرم رشد کرد و کارهای کودکانه را ترک کردم . ۱۲ آنچه اکنون می بینیم و می دانیم ، تار و مبهم است ؛ اما روزی همه چیز را واضح و روشن خواهیم دید، به همان روشنی که خدا اکنون قلب ما را می بیند. ۱۳ پس ، سه چیز همیشه باقی خواهد ماند: ایمان ، امید و محبت ، اما از همه اینها بزرگتر، محبت است. 

????از آنجایی که پدر آسمانی ما مشتاق رشد ما می‌‌باشد، شایسته است تا ما هر از گاهی به دقت سری به زندگی و چگونگی رشد خودمان بزنیم تا از نحوه و میزان رشد خود آگاهی و اطمینان حاصل نمائیم.

⚡️شناخت میزان رشد فیزیکی بسیار ساده است -   برای این کار ما فقط به یک متر احتیاج داریم.

اما چگونه می‌‌توانیم از میزان رشد خود آگاه گردیم؟

۱ - اشتیاق و خواست‌های شخصی:

آیا تاکنون متوجه شده اید که دیگر علاقه و کششی به سوی اسباب بازی‌های زمان کودکی خود ندارید؟

در طی رشد ، خواست‌ها و اشتیاق‌های شخصی ما هم به تدریج تغییر می‌‌کنند.

وقتی ما در ت رشد می‌‌کنیم، اشتیاق و علاقهٔ ما به خوشی‌های زود گذر دنیوی کمتر می‌‌گردد، در حالی که اشتیاق مطالعه کلام خدا و شناخت بهتر او در ما فزونی می‌‌یابد.

بله، یک نشانهٔ واضح رشد ، کمتر و کمتر شدن علاقه و اشتیاق ما به لذات دنیوی و مشتاق شدن برای دانستن بهتر و بیشتر از خداوند و بشارت فیض و رحمت او به دیگران می‌‌باشد.

۲ - درک بهتر از زندگی:

وقتی ما جوان هستیم، دیدگاه و درک ما از جهان و زندگی بسیار محدود است.

به همین گونه، زمانی که یک نو ایمان هستیم، درک ما از خداوند و عالم نیز بسیار محدود است.

اما به تدریج با فروتنی - مطالعهٔ کلام خدا و دعای روزانه، دیدگاه ما نسبت به جهان و زندگیمان مشابه خداوند می‌‌گردد.

ما به تدریج قادر خواهیم شد تا زندگی را از دیدگاه و نقطه نظر او بنگریم.

مشکلات و سختی‌های زندگی فرصتی برای رشد بیشتر ما خواهند شد.

در آن زمان‌های دشوار زندگی، خدمت خداوند آسان و افتخاری برایمان خواهند شد و نه عملی شاق و خسته کننده.

۳- از خود گذشتگی:

مشخص‌ترین نشانهٔ بالغ نبودن یک کودک، خودخواهی اوست.

یک کودک نا بالغ می‌‌خواهد همیشه -همه چیز- فقط بر طبق خواست او انجام گیرد.

همچنین، او می‌‌خواهد هر آن چه را که می‌‌خواهد در همان لحظه در اختیار داشته باشد.

با این امید که این خصوصیّات در هیچ کدام از ما ایمانداران به مسیح در حال رشد نباشد!

یک ایمان دار بالغ به مسیح، همواره تسلیم خواست پدر آسمانی خود می‌‌باشد.

او برای انجام ارادهٔ خداوند در زندگیش صبر می‌‌کند و به نیاز دیگران ارجحیت می‌‌نهد. 

 

 ????شما در این سه‌ قسمت از رشد در کجا قرار دارید؟

شاید وقت آن رسیده تا از بعضی از خواسته‌ها و رفتار‌های کودکانه دست بکشیم تا در جاده رشد قرار گیریم.

واضح‌ترین نشانهٔ رشد ، محبت به دیگران می‌‌باشد!

وقتی که خدمت و شناخت بهتر خداوند و محبت به دیگران جای اول را در قلب ما بگیرند، آنگاه ما به بهترین صورت شبیه مسیح می‌‌گردیم.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اتاق کوچک تنهایی مهندسی الو مشاوره تهویه نوین ایرانیان دانلود بازی جدید کم حجم رایگان با لینک مستقیم فروشگاه ساز تعمیرات تخصصی لوازم خانگی پروژه.پایان نامه.مقاله.پژوهش.نمونه سوالات جانی و دلی...